بیدارى افکار عمومی، مهمترین وظیفه رسانهها فضای مجازی موجب شده تا هر فرد نظرات شخصی خود را به جامعه تزریق کند که تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت. به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای باشت، چند سال بیشتر از ظهور پدیده ای به نام فضای مجازی با انواع و اقسام شبکه ها از جمله فیس بوک، […]
بیدارى افکار عمومی، مهمترین وظیفه رسانهها
فضای مجازی موجب شده تا هر فرد نظرات شخصی خود را به جامعه تزریق کند که تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای باشت، چند سال بیشتر از ظهور پدیده ای به نام فضای مجازی با انواع و اقسام شبکه ها از جمله فیس بوک، تلگرام، واتساپ، وی چت، اینستاگرام، وایبر، توییتر و… نمی گذرد که سرانه مطالعه به خصوص مطالعه روزنامه در سراشیبی تند قرار گرفته و تاجایی پیش رفته است که مسئولان اعلام کرده اند رسانه های مکتوب رو به تعطیلی است.
رشد تکنولوژی و تولید بی رویه گوشی ها و دستگاه های اندروید، آیفون و… زمینه ای را فراهم کرد تا هر شخص برای خود یک یا چندین صفحه در برنامه های مجازی داشته باشد و از این طریق نظرات، انتقادات، پیشنهادات و حتی عکس ها و کارهای شخصی خود را به اشتراک بگذارد.
حالا سوال پیش می آید که آیا به اشتراک گذاری نظرات و اعتقادهای شخصی، به افکار عمومی یک جامعه آسیب می زند یا خیر؟ آیا شخصی که کارشناس رسانه نیست و از قواعد و قانون های انتشار خبر آگاهی ندارد می تواند تحلیل های درست و غلط خود از یک اتفاق را در فضای مجازی منتشر کند؟ مصلحت های عمومی را اهالی رسانه بهتر می دانند یا سلبریتی ها و ورزشکاران و…؟
طبق ضرب المثل «کار را به کاردان بسپار» تمامی اطلاع رسانی های لازم درباره اتفاقاتی که در جامعه رخ می دهد باید توسط رسانه ها و منابع معتبر و موثق که همه جوانب را می شناسند و در اخبارهایشان صداقت را رعایت می کنند، منتشر شود.
برای اثبات این مطلب که اشتراک گذاری نظرات شخصی، منجر به ایجاد یک موج و نفوذ در افکار عمومی می شود، با حسن خجسته معاون سابق صدای جمهوری اسلامی گفتگو کردیم که در ادامه می خوانید.
فضای مجازی قانون تعریف شده ای در کشورهای دیگر دارد؟
در همه جای دنیا آزادی اصول دارد؛ چارچوب و قوانین برای آن تعریف شده است، آزادی به معنای داشتن صفحات مجازی نیست، کشورهایی که مدعی آزادی هستند برای استفاده از فضای مجازی قواعد درستی تدوین کرده اند و اگر فعالیت آنان در این فضاها منجر به توهین به شخص یا دولت و… شود با آنها برخورد می کنند.
اخیرا یک کار مطالعاتی با موضوع اعتماد در ایران صورت گرفته که وقتی از افراد درمورد خودشان مثلا زندگی شخصی، شرایط خانوادگی، موفقیت در کار و… سوال میپرسند غالبا بین ۶۰ تا ۷۰ درصد آنها نظر مثبت دارند و از شرایط خودشان راضی هستند، اما وقتی از همان افراد درباره شرایط مردم سوال میکنند، حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد نگاه مثبت دارند و بقیه میگویند که مردم از زندگیهای خود راضی نیستند، یعنی خود را موفق و راضی، اما جامعه را ناموفق و ناراضی قلمداد میکنند.
این نظر در وهله اول براساس درک فردی و دوم براساس ادراکی است که رسانهها برای آن شخص به وجود آورده اند. این طرز تفکر تاثیر رسانه هاست، ممکن است رسانههایی که این جهت ها را میدهند داخلی یا خارجی; گاهی از وظایف خود غافل باشند و یا اینکه خود آنها هم تحت تاثیر تفکری دیگر قرار گرفته اند.
کدام رسانه ها تاثیر بیشتری بر افکار عمومی دارند؟
با نگاهی به مطالبی که جوانان در شبکههای مجازی منتشر میکنند درمی یابیم که اکثر آنها از مقایسه شرایط زندگی خودشان با کشورهای دیگر دریافت خوبی ندارند، اما واقعیت این نیست و عدهای سازمان یافته در این جریان کار میکنند، بنابراین می توان گفت رسانهها و صفحات مجازی در شکل گیری این موج نقش مهمی دارند، اما اینکه کدام رسانه تاثیر زیادتری دارد را فعلا نمی توان داوری کرد.
روشنسازی افکار عمومی؛ رسالتی مغفول در رسانههای امروز
در جهان معاصر، رسانهها به یکی از مهمترین ابزارهای تأثیرگذار بر افکار عمومی بدل شدهاند. این ابزار قدرتمند میتواند مسیر آگاهیبخشی، تربیت فکری و اجتماعی جامعه را هموار کند یا برعکس، در صورت انحراف از وظایف ذاتی خود، زمینهساز گمراهی و تشتت فکری شود. ماده ۲ قانون مطبوعات جمهوری اسلامی ایران یکی از رسالتهای اصلی رسانهها را «روشن ساختن افکار عمومی و بالا بردن سطح معلومات و دانش مردم» عنوان میکند که نشاندهنده اهمیت بیبدیل این وظیفه است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای باشت، روشنگری افکار عمومی توسط رسانهها در دو سطح معنا مییابد: نخست، اطلاعرسانی دقیق، بهموقع و منصفانه که به مخاطب کمک میکند تا درک روشنی از واقعیتهای پیرامون خود داشته باشد. این وظیفه بهویژه در بحرانها، انتخابات، مسائل اقتصادی و اجتماعی اهمیت مضاعف پیدا میکند.
دوم، تحلیل مسائل پیچیده و انتقال مفاهیم تخصصی به زبان قابل فهم برای عموم. رسانههای موفق کسانی هستند که بتوانند پلی میان نخبگان و مردم بسازند و مفاهیم دشوار را سادهسازی و شفافسازی کنند.
با این حال، برخی رسانهها بهجای ایفای این نقش کلیدی، یا در دام جهتگیریهای جناحی میافتند یا در پی جذب مخاطب بیشتر، به تولید محتوای هیجانی، سطحی یا حتی گمراهکننده روی میآورند. این وضعیت نهتنها افکار عمومی را روشنگر نمیسازد، بلکه آن را دچار ابهام و بیاعتمادی میکند.
از سوی دیگر، رسانهها باید با درک دقیق نیازهای اطلاعاتی مردم، از پرداختن به حواشی بیارزش پرهیز کرده و به اولویتبندی درست موضوعات بپردازند. در غیر این صورت، خطر ابتذال در خبررسانی و انحراف افکار عمومی وجود دارد.
روشنگری افکار عمومی نه یک انتخاب، بلکه یک مسئولیت حرفهای و اخلاقی برای رسانههاست. رسانهای که آگاهانه به این وظیفه عمل کند، در واقع ستون فقرات دموکراسی، شفافیت و توسعه فرهنگی و اجتماعی را تقویت میکند. در عصر سیطره اطلاعات، بیش از هر زمان دیگری نیازمند رسانههایی هستیم که آینهی حقیقت باشند، نه بازتابدهندهی توهم و هیاهو.
نویسنده: سید عنایت ضامنی عنا